loading...
دختر چادری
خانم کریمی بازدید : 6 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

آرام قدم میزدم

در پیاده رو

رو به رویم

دو پیرمرد ایستاده بودند

آهسته از جلوشان گذشتم

ناگاه شنیدم

یکی از آن دو

به دیگری گفت

"داداش

خوب نگاش کن

دختر اینجوری دیگه کم گیر می آد"

میخواستم بگویم

نه!

ما زیادیم...

ولی به هر سو که نگاه کردم

بی عفتی دیدم...

باز هم می گویم

ما هستیم...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 37
  • بازدید کلی : 1,743
  • کدهای اختصاصی
    پخش زنده حرم ساعت فلش مذهبی ذکر روزهای هفته