loading...
دختر چادری
خانم کریمی بازدید : 3 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

یک روز جلوی در موسسه اسلامی نیویورک دختر خانم جوانی جلوی من را گرفت و اظهار داشت: می خواهد مسلمان شود.

سوال کردم چه اطلاعاتی پیرامون اسلام دارید؟ گفت: «به نتیجه رسیده ام مسلمان شوم.» بنده پیشنهاد مطالعه چند کتاب را دادم، کتاب ها در اختیارش گذاشته شد؛ بعد از مدتی با اشتیاق به نزدم آمد و گفت: «کتاب ها را خوانده و می خواهم مسلمان شوم.»...

خانم کریمی بازدید : 5 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

توی هیاهوی این همه رنگ و مدل...

چه خوب که...

تو نه رنگت از مد میفتد...

نه مدلت...

چه فرقی میکند...

مد چه باشد...

و رنگ سال چه رنگی...

رنگ ما مشکیست بانو...

خانم کریمی بازدید : 7 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

آرام قدم میزدم

در پیاده رو

رو به رویم

دو پیرمرد ایستاده بودند

آهسته از جلوشان گذشتم

ناگاه شنیدم

یکی از آن دو

به دیگری گفت

"داداش

خوب نگاش کن

دختر اینجوری دیگه کم گیر می آد"

میخواستم بگویم

نه!

ما زیادیم...

ولی به هر سو که نگاه کردم

بی عفتی دیدم...

باز هم می گویم

ما هستیم...

خانم کریمی بازدید : 4 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

-چه امضا بکنی چه امضا نکنی من میرم...

-اما اگه امضا نکنی من خیالم راحت نیست...

-شاید  جنازم هم پیدا نشه...

در دل مادر آشوبی به پا شد...

رضایت نامه را امضا کرد...

پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت...

-جنازه ام رو که آوردن یه وقت خودت رو گم نکنی ...

-بیهوش نشی ها...

-چادرت رو هم محکم بگیر...

تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی...

وبرخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند...

من از گفتن شرمنده ام شرم دارم...

 

خانم کریمی بازدید : 5 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

 

افسران - آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم


آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...

من چــــــــادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...



آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...

من چــــــــادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...



آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...

من چـــــــادر می پوشم تا از نگاه های شهوت آمیز در امان باشم


خانم کریمی بازدید : 4 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)
افسران - واقعا شما بچه بسیجی ها ... ؟!

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!


گفتم:ببخشید چی واقعا؟!

گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد ؟
 

گفتم:بله
 

گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که می گذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین می اندازید و رد میشید!
 

گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
 

گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
 

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه.
خانم کریمی بازدید : 4 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

 

می گویند سیاهے ِ چادرم چشمــــ را میزند

چشم آدم هاے حریص وهرزه را ،

چشم را که هیچ !

خبرندارند تازگے ها دل را هم می زند!

دل آدم هاے مریض و بیمار دل را!

از شما چه پنهان چادرم دست و پا گیر هم هست!

دست و پاے بے بند و بارے را می بندد

چادر براے کسانے استــــ که نمے خواهند

عزتــــ ِ آخرتشان را به بهاے نا چیز ِ لبخند هاے هرزه بفروشند!

┘◄ چادرم سند بندگے و عبودیتم را امضا مے کند

خانم کریمی بازدید : 4 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

چادری ها زهـــــــــرایی نیستند! اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد... 

 

چادری ها

زهــــــــرایی نیستند!

اگر لبشان ذکر غریب مادر نداشته باشد... 

 

 

 

 

چادری ها زهــــــــــرایی نیستند! اگر زینبی را برای کربلای پسرش مهدی نداشته باشند... 

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر ذکر لب زینبشان چیزی جز «ما رایت الا جمیلا» باشد... 

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر فرزندانی را برای امام زادگان عشق نداشته باشند... 

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند... 

 

چادری ها زهـــــــــرایی نیستند! اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند... 

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند... 

 

اگر همت و باکری و کاظمی و مفقودالاثری را برای راه حسین بن علی(ع) نداشته باشند.... چادری ها زهــــــــرایی نیستند!

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر "سربند یا زهـــــــــــرا س" را بر پیشانی علویان خود گره نزنند...

 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند! اگر چادرشان مجوز ورودشان به زیر خیمه ی نیمه سوخته ی"مــــــــــادر" نباشد...

 

اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد...

 

حجاب همان چادری بود که پشت در خانه سوخت ولی از سر فاطمه نیفتاد.

خانم کریمی بازدید : 4 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

در عجبم از بعضی ها که چه راحت، شخصی ترین تصاویر از خودشان که هر کسی حق دیدن آنها را ندارد !
برای دیدن عموم در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی قرار می دهند.
..... حداقل برای شخصیت خودتان ارزش قائل شوید.

در سال های اخیر گروه زیادی از ایرانی ها، عکس های شخصی و خصوصی خود را در فیس بوک منتشرکرده اند

نظر شما درباره این اقدام چیست؟ 
تا چه حد با آن موافقید؟

 

دیدگاه ها و مطالب خود را در بخش نظرهای همین صفحه درج کنید

خانم کریمی بازدید : 6 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

 

یه روز ۲ نفر داشتن توی دانشگاه با هم صحبت میکردن اولی به دومی گفت تو پدرت چیکارست گفت پدر من مهندس هست و کارش ساخت و سازه تو پدرت چیکارست
اولی ساکت شد و با غرور و کمی غم گفت پدر من شهید شده
اولی لبخندی زد و گفت پس تو با سهمیه اومدی دانشگاه ؟!!!
دومی دلش شکست و بدنش سرد شد و با بغضی عجیب گفت
سهمیه ماله خودتون بابامو بهم پس بدین !!!!!!!!!!!!!!

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 50
  • بازدید کلی : 1,756
  • کدهای اختصاصی
    پخش زنده حرم ساعت فلش مذهبی ذکر روزهای هفته